دلتنگ کربلا
دلم برای کربلا تنگ شده،چندی پیش ثبت نام کردیم اما تا حالا که نصیبمان نشده .آقاجان مولاجان حسین جان وقتی نیامده ایم کربلایت آرزو داری بروی واگر رفتی مجنون کربلایت میشوی،میخواهی رفتگر کربلا شوی تا هر روز نگاه کنی به حرمت وبگوئی السلام علیک یا ابا عبدالله ...........
آقا، من دیدم ،حس کردم با تمام وجودم که: کربلا قطعه ای ازبهشت است.آدم آنجا آتش میگیرد.آنجا نیاز به روضه خوان نیست همینکه میگویند نزدیک کربلا شده ایم مثل ابر بهار گریه میکنی ومیگوئی خدا را شکر کربلاتا دیدم حسین ...حسین....حسین..
زمزمه میکنی ومی باری.می مانی اول بروی کجا حرم برادرت عباس یا مولای عباس...حسین جان دلتنگ کربلایت شده ام .........