یادمان نرود روزی عاشق هم بودیم
بار خدایا از عشق امروزمان برای فرداهایمان چیزی باقی بگذار به اندازه ی یک خاطره به اندازه ی یک نگاه به اندازه ی یک لبخند تا یادمان نرود روزی عاشق هم بودیم ...
سیب سرخی به من بخشید و رفت
ساقه سبز مرا او چید و رفت
عاشقی های مرا باور نکرد
عاقبت بر عشق من خندید و رفت
اشک در چشمان گرمم حلقه زد
بی مروت گریه ام را دید و رفت
چشم از من کند و از من دل برید
حال بیمار مرا فهمید و رفت
با غم هجرش مدارا می کنم
گرچه بر زخمم نمک پاشید رفت